بهطور کلی میتوان گفت بلاک چینیا بهعبارتی زنجیره بلوکی، پایگاه دادهای متشکل از فهرست سوابق تراکنشهایی است که همواره رشد میکند و بر تعداد آن افزوده میشود. به این سوابق بلاک (Block) میگویند که از طریق رمزنگاری (Cryptography) به یکدیگر متصل میشوند. بلاکها در زنجیرهای از نودهایی (Node) با شبکهی همتابههمتا قرار میگیرند و به مخزن ذخیرهسازی که تشکیل میشود، دفتر کل دیجیتال (Digital Ledger) میگویند. به عبارتی دیگر، بلاک چین بهعنوان نوعی دفتر کلی توزیعشده (Distributed Ledger) شناخته میشود که تاریخچهی دارایی دیجیتال را با استفاده از غیر متمرکزسازی و هش رمزنگاری (Cryptographic Hash) غیر قابل تغییر و شفاف میکند.
یک مثال ساده برای درک بلاک چین مقایسهی آن با سرویس Google Doc است. زمانیکه یک کاربر سندی ایجاد میکند و آن را با گروهی از افراد به اشتراک میگذارد، در واقع سند به جای اینکه کپی یا واگذار شود، توزیع میشود. این فرایند زنجیرهی توزیع غیر متمرکز به وجود میآورد که همهی افراد بهصورت همزمان به سند دسترسی دارند. هیچکدام از افراد در انتظار اعمال تغییرات توسط فرد دیگری مسدود نمیشوند و تمام اصلاحات روی سند بدون معطلی ثبت میشوند و اعمال تغییرات کاملا شفاف صورت میپذیرد. البته که فناوری بلاک چین بسیار پیچیدهتر از Google Doc است.
سیر تاریخی بلاک چین از آغاز و نوآوریهای این فناوری
در طول چند دههی گذشته برخی فناوریها تأثیر فراوانی تمام سطوح جامعه داشتهاند و انقلابی در نوع زندگی افراد ایجاد کردند. برای مثال، معرفی تلفن همراه و تا به امروز که روزانه گوشیهای هوشمند جدید با قابلیتهای خیرهکننده رونمایی میشوند و نهتنها صنعت سرگرمی، بلکه نوع کسب درآمد بخشی از گروهها را متحول کردند.
اکنون اما در میانهی انقلاب فناورانهی دیگری با نام شبکه بلاک چین به سر میبریم؛ شبکهای توزیعشده از پایگاه داده که هر لحظه رشد و خود را تثبیت میکند.
با نگاهی مختصر به دههی گذشته میتوان دید که نخستین نوآوری بزرگ بلاک چین، تولد بیت کوین بهعنوان نخستین رمزارز بود. ارزش بازار بیت کوین در حال حاضر بین ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار شناور است و روزانه توسط میلیونها کاربر برای پرداختهای متفاوت استفاده میشود.
دومین نوآوری مربوط به بلاک چین اساسا درک این موضوع بود که فناوری پایهای بیت کوین را میتوان از رمزارز جدا کرد و آن را برای تسهیل دستیابی به اهداف دیگر مورد استفاده قرار داد.
سومین نوآوری این فناوری، تولد «قرارداد هوشمند» بود که در نسل دوم سیستم بلاک چین با نام اتریوم معرفی شد و آیندهی درخشانی را میتوان برای آن پیشبینی کرد.
چهارمین نوآوری بزرگ در شبکههای مبتنی بر بلاک چین، معرفی اثبات سهام (Proof-of-Stake) به جای روش اثبات کار (Proof-of-Work) برای برقراری امنیت شبکه بود. در حال حاضر اغلب شبکههای بلاک چین از فرایند اثبات کار برای حفظ امنیت شبکه بهره میبرند که بر اساس آن، گروهی که بیشترین قدرت پردازشی برای تولید (استخراج) بلاکها را در اختیار دارد، تصمیم نهایی را اتخاذ میکند و دربارهی تراکنشها و بلاکها به اجماع میرسد؛ اما در مقابل، فرایند PoS با توجه به مقدار کوینهای بومی شبکه که تحت مالکیت دارند و در اختیار آن میگذارند، به افراد اجازه میدهد در تولید و اعتبارسنجی تراکنش بلوک مشارکت کنند. به عبارتی دیگر، افراد با سرمایهگذاری در شبکه بلاک چین، مجوز اعتبارسنجی و استخراج و دریافت پاداش بیشتر را از شبکه کسب خواهند کرد.
پنجمین نوآوری در افق فناوری بلاک چین، Scaled Blockchain (بلاک چین مقیاسبندی شده) است. در حال حاضر، در دنیای بلاک چین هر کامپیوتر موجود در شبکه، تمام تراکنشها را پردازش میکند. این مسئله سبب کندی سرعت شبکه میشود. بلاک چین مقیاسبندیشده میتواند بدون کاهش امنیت، موجب افزایش سرعت پردازش شود. در این روش، با تشخیص تعداد کامپیوترهای مورد نیاز برای اعتبارسنجی هر تراکنش و تقسیم کار پردازش بین آنها، نتیجه با سرعت بیشتری مرتب میشود. درنهایت، با افزایش چشمگیر سرعت پردازش تراکنشها، شبکه بلاک چین آمادگی لازم برای رقابت با شبکههای پرداخت مثل VISA و SWIFT را پیدا میکند.
- ۰۰/۰۸/۲۷